بایگانیهای گزارش ویژه | صداباز | SedaBaz.ir
چند فریم با جسد حیوان خانگی، چند هزار دنبالکننده
صدای جیغ هایش توی سرم میپیچید. داد میزد: «به من نگو یکی دیگه میخریم. بچهام بود. میفهمی؟ بچهام بود.» خب معلوم بود که نمیفهمیدم. فقط همه زورم را زدم که تیغ را از دست هایش بگیرم و از حمام بکشانمش بیرون.
قیمتهای میلیونی برای حجاب برتر!
عید امسال خیلی از خانم های چادری و خانواده های مذهبی نتوانستند برای خانم خانه و دخترانشان چادر نو بخرند! در کنار افزایش تمام قیمتها و هزینه ها، چادر مشکی هم رشد قیمت زیادی را تجربه کرد به گونه ای که اگر به پارچه فروشی های سطح شهر سری بزنید هزینه یک قواره چادر معمولی چیزی حدود ۵۰۰-۶۰۰ هزار تومان است و اگر بخواهید جنس های مرغوب تر را تهیه کنید ۳ تا ۴میلیون تومان باید هزینه کنید!
روایتی از پدربزرگها و مادربزرگهایی که سر راه گذاشته شدهاند+ فیلم
روزگار صورتهای مهربانشان را هاشور زده است. بیشترشان در دهه ۷ زندگی شان هستند. آلزایمر روی خاطرههای شان خیمه زده و نشانی خانه شان را به یاد نمیآورند. اینجا مرکز خیریهای است که برای نگهداری از سالمندان رها شده در خیابان راه اندازی شده است. ساکنان غمگین این خانه به یاد میآورند که فرزندانی داشتهاند اما چیزی که نمیدانند جواب سوالی است که مثل خوره روزشان را به شب شان دوخته است. این که چرا باید در همسایگی با غریبههایی که نمیشناسند آخرین روزها و سال ها زندگی شان را سپری کنند؟ آن هم در خانهای که هیچ وقت مثل خانه خودشان
نمی شود.
آرزویی که از کهنوج به پاریس رفت و در مشهد اجابت شد +فیلم
همه چیز از ایده برداشتن چند فریم عکس از کودکان روستایی کهنوج شروع میشود. یکی از همان آبادیهای که نشانی از آبادانی ندارد، نداری روی گُرده همه چیزشان سوار است، اما مردمانش هنوز تجسم عزت نفساند. از حال و روزشان که میپرسی سرحرف را درز میگیرند، از فقر گفتن برای شان عین کفر است. شاکرند و بفرما میزنند به زیلوی خانهشان تا با هر چه به هم میرسد خدمتت را بکنند. برای همین است که وقتی عکاس این قصه میگوید آرزوهای شان را نشان بدهند اولش این پا و آن پا میکنند به غریبگی؛ اما بالاخره آرزوها به تصویر میآیند و کمی بعد در شگفتی تمام اجابت میشوند.